جمعه 5 بهمن 1397برچسب:, :: 1:48 :: نويسنده : فافا
سلام دوستای عزیزم اونایی که هنوزم هستن چراغ اینجا رو روشن نگه میدارن از دور میبوسمشون ٤ماه نيومدن چقدرررررر نبوودم اين ماه ماه عقد عروسي ماست چه زود يكسال شد بهمن ماه عزيزي هست برام چون جشن عقد عروسي داشتيم با ياداوريشون انقدرررر دلم تنگ ميشه براي اون روزا حيفم مياد از اينكه گذشت پارسال اينموقع چقدر بدو بدو داشتيم چقدر دم عروسي جناب همسر حرصم داد ولي روز عروسي خوش گذشت انگار يه خواب خوبي بود كه تموم شد از زندگي مشترك بگم خوبه ميگذره بالا پايين داره ولي من سعي ميكنم مديريت كنم الان همسر بياد اينجا از كلمه مديريت خندش ميگيره اخه هميشه ميگم مديريت خونه با منه و همسري ميخنده ولي نميدونه كه خونه هم مديريت ميخواد اگه يه هفته خونه رو به حال خودش رها كنم متوجه ميشه مديريت يعني چي از خودم بگم اينكه كم كم سعي ميكنم بشم يه خانوم خوب از اون دختر زودرنج كه ميگقتن بالاي چشمت ايروعه ناراحت ميشد خبري نيست هنوزم از بعضي حرف ها بي احترامي هايي كه ميشه ناراحت ميشم ولي سعي ميكنم قورت بدم و بگذرم بعضي وقتا اين قورت دادن ها اشك ميشه يواشكي از چشمم مي ريزه بعضي وقتا خشم ميشه منو از تو شروع ميكنه به خوردن بعضي وقتا هم دايورت ميكنم اين روزها بيشتر وقتا ميشه گفت قورت ميدم بخاطر زندگي كه هميشه يادم هست براش چقدر سختي كشيديمعااااما بدانيد و اگاه باشيد كه معده ما هم يه ظرفيتي داره هي قورت بدم قورت بدم يهوو ديديد بالا اوردم گلاب به روتونبگذرررررررريم خلاصه خواهرهاي من از اون فافاي لوس ديگه خبري نيست برم برم ديگه كي بيام خدا عالمه ولي اينو بدونيد من شايد دير به دير بيام ولي ارتباطم با اينجا هيچ وقت قطع نميكنم مواظب خودتون باشيد
نظرات شما عزیزان:
|